حسین امیرپور

حسین امیرپور

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق آغاز خوشی نیست» ثبت شده است


شبیه کسی شده ام
که پشت دود سیگارش
باخود می گوید:
باید ترک کنم
سیگار را
خانه را
زندگی را
و باز پُکی دیگر میزند ...


عشق آغاز خوشی نیست، که بی‌فرجامی ‌است

 هر دری را بزنی، عاقبتت ناکامی ‌است

 همه‌ی پنجره‌ها بسته‌تر از زندانند

 همه‌ی خاطره‌ها برزخ بی‌هنگامی ‌است

 حرف‌هایت فقط افسانه و شهرآشوبند

 صحن هر محکمه‌ای صحنه‌ی ناآرامی ‌است

 قاضی شهر شده عاشق چشمان زنی

 چه کند با دل خود، آن زن اگر اعدامی ‌است!؟

 مانده با این همه تردید چه حکمی‌بدهد!؟

 بی‌گمان آخر این قصه، فقط بدنامی‌ است!

 
علی اصغر شیری