حسین امیرپور
حسین امیرپور
خانه
درباره من
سرآغاز
آخرین مطالب
بیمارم امشب
رفتی و گفتی که تنها می شوی
فاحشه سلام
همخوابی
با دختری دوست میشوی
ترک ما کردی ولی با هرکه هستی یار باش
فراموش کردنت سخت نیست..
چه میکنی باد!
منو ببخش اگه موهام امروزی نیست
امیرپور
نویسندگان
حسین امیرپور
(43)
۱ مطلب با کلمهی کلیدی «قاضی شهر شده عاشق چشمان زنی» ثبت شده است
قاضی شهر شده عاشق چشمان زنی
عشق آغاز خوشی نیست، که بیفرجامی است
هر دری را بزنی، عاقبتت ناکامی است
همهی پنجرهها بستهتر از زندانند
همهی خاطرهها برزخ بیهنگامی است
حرفهایت فقط افسانه و شهرآشوبند
صحن هر محکمهای صحنهی ناآرامی است
قاضی شهر شده عاشق چشمان زنی
چه کند با دل خود، آن زن اگر اعدامی است!؟
مانده با این همه تردید چه حکمیبدهد!؟
بیگمان آخر این قصه، فقط بدنامی است!
علی اصغر شیری