حسین امیرپور
حسین امیرپور
خانه
درباره من
سرآغاز
آخرین مطالب
بیمارم امشب
رفتی و گفتی که تنها می شوی
فاحشه سلام
همخوابی
با دختری دوست میشوی
ترک ما کردی ولی با هرکه هستی یار باش
فراموش کردنت سخت نیست..
چه میکنی باد!
منو ببخش اگه موهام امروزی نیست
امیرپور
نویسندگان
حسین امیرپور
(43)
۱ مطلب با کلمهی کلیدی «ای عشق! تو که قصّه و افسانه نبودی» ثبت شده است
ای عشق! تو که قصّه و افسانه نبودی
ای عشق! تو که قصّه و افسانه نبودی
در چشم من این گونه غریبانه نبودی
آن قدر که من عاشق و مجنون تو بودم
لیلی من ِبی کس و دیوانه نبودی
هم در دل من بودی و هم درد دل من!
در خانه ی من بودی و همخانه نبودی
من مرغک بی بال و پری بودم و افسوس
هم دام بلا بودی و هم دانه نبودی
بیهوده نکش بر سر من دست نوازش
تو موی پریشان مرا شانه نبودی
دشمن نکند با دل من آنچه تو کردی
نفرین به تو ای دوست، تو بیگانه نبودی!
از پیله ی ابریشم من حلّه نبافید
ای کِرم! تو شایسته ی پروانه نبودی!
فرهاد شریفی