حسین امیرپور

حسین امیرپور

۳۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهترین جملات عاشقانه» ثبت شده است




گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود

گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود

گاهی بساط عیش خودش جور میشود

گاهی دگر تهیه بدستور میشود

گه جور میشود خود آن بی مقدمه

گه با دو صد مقدمه ناجور میشود

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است

گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود

گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست

گاهی تمام شهر گدای تو میشود

گاهی برای خنده دلم تنگ میشود

گاهی دلم تراشه ای از سنگ میشود

گاهی تمام آبی این آسمان ما

یکباره تیره گشته و بی رنگ میشود

گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود

از هرچه زندگیست دلت سیر میشود

گویی به خواب بود جوانی مان گذشت

گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود

کاری ندارم کجایی چه میکنی

بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود

 

ناشناس



مرده ام ؛ این نفس تازه ی من فلسفه دارد

روی پا بودن این برج ‌ِ کهن فلسفه دارد

سنگ این است که من فکر کنم"قسمتم این بود"

تیشه بر سر زدن «سنگ شکن» فلسفه دارد

دوستی با تو میسّر که نشد نقشه کشیدم

با رفیقان شما دوست شدن فلسفه دارد

گفته بودند که در شهر شبی دیده شدی،حیف...

و همین "حیف" خودش مطمئا فلسفه دارد

آمدی بر سر قبرم ، نشد از قبر در آیم

تازه فهمیده ام این بند ِکفن فلسفه دارد

 

کاظم بهمنی



ای عشق! تو که قصّه و افسانه نبودی

در چشم من این گونه غریبانه نبودی

آن قدر که من عاشق و مجنون تو بودم

لیلی من ِبی کس و دیوانه نبودی

هم در دل من بودی و هم درد دل من!

در خانه ی من بودی و همخانه نبودی

من مرغک بی بال و پری بودم و افسوس

هم دام بلا بودی و هم دانه نبودی

بیهوده نکش بر سر من دست نوازش

تو موی پریشان مرا شانه نبودی

دشمن نکند با دل من آنچه تو کردی

نفرین به تو ای دوست، تو بیگانه نبودی!

از پیله ی ابریشم من حلّه نبافید

ای کِرم! تو شایسته ی پروانه نبودی!

 

فرهاد شریفی



حس می کنم کنار تو از خود فراترم

درگیر چشم های تو باشم رهاترم

دلتنگی ام کم از غم تنهایی تو نیست

من هرچه بی قرارترم...بی صدا ترم

گاهی مقابل تو که می ایستم نرنج

پیش تو از هر آینه بی ادعاترم

قلبی که کنج سینه ی من می زند...تویی

من با غم تو از خود تو آشناترم

هر لحظه اتفاق می افتم بدون تو

از مرگ ها و زلزله ها بی هوا ترم

حالم بد است...با تو فقط خوب می شوم

خیلی از آن چه فکر کنی مبتلاترم... 

 

اصغر معاذی